آقای بهشتی‌پور مقامات روسی به‌تازگی اعلام کرده‌اند که زمینه‌های لازم برای عضویت دایم ایران در سازمان همکاری‌های شانگهای فراهم شده است و در اجلاس پیش روی سازمان، روسیه تبدیل عضویت جمهوری اسلامی ایران از عضو ناظر به عضو دایم را پیشنهاد خواهد داد. آیا عضویت دایم در این سازمان برای ایران مفید است؟

در زمینه منفعت پیوستن دایم ایران به این سازمان، در میان کارشناسان و تحلیل‌گران دو دیدگاه کاملا متفاوت و متناقض وجود دارد. در شرایطی که ایران چه در زمان دولت‌های نهم و دهم و چه در دوران دولت اخیر، پیوستن به این پیمان منطقه‌ای را دنبال کرده است، اما برخی منتقدان به دلایل مختلف و مشروع، پیوستن ایران به‌عنوان عضو دایم به این سازمان را مضر می‌دانند، در شرایطی که از منظر تحلیلی دیگری اگر به موضوع نگاه شود، دلایل متعددی هم دال بر منفعت ایران از پیوستن به این سازمان منطقه‌ای وجود دارد.

استدلال موافقان این موضوع چیست؟

در حال حاضر عقیده دولت این است که نفع ایران در عضویت دایم در پیمان شانگهای است. دلایلی که طرفداران این دیدگاه ارایه می‌دهند بر این پایه است که بعد از پایان جنگ سرد، عضویت در سازمان‌های منطقه‌ای توانایی اثرگذاری دولت‌ها را در روابط بین‌المللی و جهانی افزایش می‌دهد. کشورهای عضو پیمان‌های منطقه‌ای توانایی بیشتری برای اثرگذاری مشترک بر روندهای جهانی در برابر کشورهایی دارند که به‌صورت یکجانبه قصد تاثیر دارند.

عملا می‌توان گفت که نزدیک به یک سوم از کل جمعیت جهان در حال حاضر تحت حاکمیت دولت‌های عضو سازمان همکاری‌های شانگهای هستند. چین دومین اقتصاد بزرگ جهان، هند پنجمین اقتصاد قدرتمند جهان و روسیه از ۱۶ اقتصاد برتر جهان امروز است. در عین حال روسیه دومین قدرت برتر نظامی جهان شناخته می‌شود. عضویت در چنین سازمانی با چنین گستردگی و قدرتی می‌تواند دایره نفوذ و توانایی اثرگذاری بین‌المللی ایران را بیشتر کند.

با وجود پیگیری دولت چرا تاکنون عضویت دایم محقق نشده است؟

هر چند طرفداران دیدگاه عضویت دایم در پیمان شانگهای، همواره پیگیر عضویت ایران بوده‌اند اما تاکنون تحریم‌های بین‌المللی باعث می‌شد که این امر از سوی اعضای پیمان پذیرفته‌نشود. آنها براساس تعهدات متقابل اقتصادی، تجاری و امنیتی ذکر شده در این پیمان، نگران بودند که رابطه با ایران باعث شود که آنها در تعارض با تحریم‌های بین‌المللی و قطعنامه‌های سازمان ملل متحد قرار بگیرند. حال امروز بعد از اجرای برجام و برداشته‌شدن تحریم‌های بین‌المللی، این فرصت عملا وجود دارد که ایران از عضو ناظر به عضو دایم این سازمان بدل شود.

استدلال منتقدان و مخالفان چیست؟

دیدگاهی مخالف عضویت دایم ایران در سازمان همکاری‌های شانگهای هم وجود دارد. این دیدگاه هم استدلال‌های قوی در مورد عدم عضویت ایران در این سازمان دارد. براساس این تحلیل، سازمان همکاری‌های شانگهای تحت تسلط و نفوذ دو قدرت اصلی بنیان‌گذار آن یعنی چین و روسیه است. این دو قدرت به‌صورت تام بر این سازمان مسلط هستند و روند تصمیم‌گیری و سیاست‌گذاری آن را براساس منافع خود هدایت می‌کنند. کشورهایی مانند ایران که اکنون عضو ناظر است یا اعضای اصلی مانند هند، قرقیزستان، تاجیکستان یا ازبکستان، در محدوده سازمان شانگهای تحت تاثیر و نفوذ این دو قدرت خواهند بود.

از سوی دیگر منتقدان عضویت ایران در سازمان همکاری‌های شانگهای تاکید می‌کنند که اگر ایران عضو دایم این سازمان شود، مجبور خواهد بود که بخشی از تعهدات مفروض پیمان را بپذیرد. تعهداتی که گاهی ممکن است خلاف منافع ملی جمهوری اسلامی ایران و به ضرر منافع اقتصادی یا حتی برخلاف سیاست‌های کلی نظام باشند.

از سوی دیگر انتقاد دیگری که مطرح می‌شود این است که پیوستن به یک پیمان «نظامی-امنیتی» منطقه‌ای برخلاف اصول قانون اساسی جمهور اسلامی ایران است. سازمان همکاری‌های شانگهای به همکاری‌های اقتصادی، تجاری و فرهنگی منحصر نمی‌شود بلکه تعهدات نظامی، امنیتی و دفاعی برای اعضای خود پدید می‌آرود که با قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در تعارض قرار دارد. با این حال ممکن است دولت و در نهایت مجلس و شورای نگهبان، تفسیر دیگری از قانون اساسی داشته‌باشند یا عضویت در سازمان همکاری‌های شانگهای را در تعارض با قانون اساسی ندانند.

برخی منتقدان عضویت دایم ایران در سازمان همکاری‌های شانگهای می‌گویند که در صورت پیوستن به‌عنوان عضو دایم، آنچه ایران به این سازمان تعهد می‌کند از مزایایی که کسب می‌کند بیشتر خواهد بود. اعضایی مانند ایران یا پاکستان توانایی چندانی بر اثرگذاری بر تصمیم‌های سازمان به نفع منافع ملی خود نخواهند داشت و نفوذ چین و روسیه اجازه نخواهد داد تا کشورهای کوچک‌تر منافع خودشان را پیگیری کنند.

از سوی دیگر برخی منتقدان هم معتقدند این سازمان با ناتو هم تعارض دارد تا حدی که برخی آن را ناتوی آسیایی نامیده‌اند. هر چند که سران شانگهای بارها تاکید کرده‌اند که قصد تشکیل این سازمان، تعارض و جنگ نیست و مقاصد نظامی ندارد، با این حال دیدگاه کنونی غرب به این سازمان، اعضای سازمان را به نوعی در جایگاه تعارض با این سازمان قرار می‌دهد.

همچنین این موضوع هم وجود دارد که این سازمان یک سری تعهدات نظامی، دفاعی و امنیتی دارد و سپردن این تعهدات باعث می‌شود که ایران عملا زیر بلیت روسیه قرار بگیرد و بسیار مشکل خواهد بود که بتواند منافع خود را دنبال کند.

 

 آیا به نظر شما امکان آشتی و اجماع میان این دو دیدگاه کاملا متناقض وجود دارد؟

در واقع این موضوع چه در دولت احمدی‌نژاد و چه اکنون در دولت روحانی با دیدگاه سیاست خارجی کاملا متفاوت به‌عنوان یک هدف دنبال می‌شود، یعنی دولت عملا به این جمع‌بندی رسیده است که عضویت در سازمان همکاری‌های شانگهای به منفعت کشور است. اما هنوز بسیاری از انتقادات دیدگاه دوم پاسخ داده‌نشده و اشتراک نظری هنوز پدید نیامده است. منتقدانی هستند که معتقدند بهتر است ایران درخواست عضویت دایم را پس بگیرد و به‌عنوان عضو ناظر باقی بماند تا از یک‌سو از مزایا بهره ببرد و از سوی دیگر تعهد مهمی نسپارد. از سوی دیگر موافقان می‌گویند که منافع عضویت ناظر، نسبی خواهد بود و از منافع کامل برخوردار نمی‌شود و کشورهای دیگر حاضر به مشارکت با کشوری که تعهدهای مشابه ندارد نمی‌شوند.

به نظر شما راه‌حلی برای این تناقض وجود دارد؟ آیا می‌توان این دو دیدگاه را به صورتی با یکدیگر آشتی داد؟

به عنوان یک تحلیل‌گر عرض می‌کنم اگر قرار است ایران تعهدات جدیدی را بپذیرد ابتدا باید تعهداتی را که در مقابل غرب دارد عملی کند، مسایل و تعهدات موجود را حل و فصل کند و اگر موفق شد که در نهایت معضلات و مشکلات روابطش با غرب و به‌ویژه اتحادیه اروپا را حل کرد، آنگاه آمادگی این را خواهد داشت تا از عضویت در سازمان همکاری‌های شانگهای بهترین منافع را ببرد.

برای مثال باید به هند نگاه کرد. هند به‌عنوان یک متحد نزدیک با غرب، به عضویت سازمان همکاری‌های شانگهای درآمده است. روابط جامع تجاری، اقتصادی و سیاسی با غرب، اتحادیه اروپا و امریکا دارد و از سوی دیگر از منافع عضویت کامل در سازمان هم بهره می‌برد. برای هند عضویت در این پیمان نوعی تعارض یا مقابله با غرب محسوب نمی‌شود. تصمیمات سازمان نمی‌تواند بر اعتماد متقابل میان هندوستان و غرب موثر باشد و اعتماد میان آنها را مخدوش کند. در عین حال باتوجه به جمعیت یک میلیارد و ۴۰۰ میلیون نفری‌اش نه احساس خطر جدی از سوی چین و روسیه می‌کند و نه اینکه تحت نفوذ کامل و تسلط آنها قرار می‌گیرد. هند با روسیه روابط نزدیکی دارد و با چین هم هر چند اختلافاتی دارد و به شکل کامل نتوانسته مشکلاتش را حل کند، اما مشکل عمده‌ای ندارد.

ایران هم اگر ابتدا بتواند مساله رابطه با غرب و به‌ویژه اتحادیه اروپا را حل بکند، آنگاه به سادگی می‌تواند از منافع عضویت در پیمان شانگهای برخوردار شود بدون اینکه ضرر زیادی در رابطه با غرب بکند. به گمان من اجرای تعهدات برجام و توافق جامع با اتحادیه اروپا می‌تواند راه را برای مفید بودن عضویت دایم در پیمان شانگهای باز کند.

باتوجه به نفوذ حداکثری هند و چین در سازمان همکاری‌های شانگهای آیا بهتر نیست ایران دنبال تقویت سازمان‌هایی مانند اکو باشد که نقش ایران در آنها برجسته‌تر است؟

این دو سازمان به هیچ‌وجه قابل مقایسه با هم نیستند؛ اکو صرفا یک سازمان اقتصادی است، نه جنبه نظامی دارد، نه جنبه امنیتی و نه جنبه سیاسی. ایران اگر بتواند اکو را به لحاظ اقتصادی فعال کند، خیلی مزیت دارد چراکه نقش محوریت در اکو با ایران، ترکیه و پاکستان است. اما واقعیت این است که این سه کشور محوری اکو، حتی با یکدیگر هم نتوانسته‌اند به‌صورت دو جانبه به همکاری‌های جامع اقتصادی برسند و حتی در صورت فعال شدن بیشتر اکو هم باز این سازمان قابل قیاس با سازمان همکاری‌های شانگهای نیست.

سازمان شانگهای اول یک پیمان بود با پنج عضو. بعدها سطح این پیمان به سازمان ارتقا یافت. پیمان شانگهای در اجلاسی در مسکو به یک سازمان تبدیل شد. از زمانی که این پیمان به سازمان تبدیل شد، باتوجه به وسعت نفوذ، خاک، جمعیت و قدرت اقتصادی و نظامی کشورهای عضو آن به یک وزنه تبدیل شد، به اضافه اینکه جنبه‌های نظامی و سیاسی این پیمان بسیار قدرتمند است.

ولی اکو حداکثر یک سازمان اقتصادی-اجتماعی-فرهنگی است. وجهه سیاسی آن بسیار کم است و به لحاظ امنیتی و نظامی هم کلا کارایی ندارد. ایران بارها تلاش کرده است تا وجهه سیاسی آن را تقویت کند، اما برخی از اعضا با آن مخالفت کرده‌اند به‌ویژه ازبکستان که به‌شدت مخالف تقویت جنبه سیاسی اکو است.

در نتیجه شما به یک سیاست تاخیری برای عضویت در سازمان همکاری‌های شانگهای معتقدید؟

باید این محاسبات را انجام داد که کلیه تخم‌مرغ‌های‌مان را در سبد شانگهای قرار ندهیم و توازن را در روابط بین‌المللی ایجاد کنیم. همان‌گونه که قبلا هم گفتم مهم‌ترین گام پیش از پیوستن به‌عنوان عضو دایم سازمان همکاری‌های شانگهای، رسیدن به توافق جامع با اتحادیه اروپا است. باید قبل از آنکه خودمان را به سازمان همکاری‌های شانگهای متعهد کنیم، به‌ویژه به لحاظ سیاسی، امنیتی و دفاعی، ابتدا سازمان‌های دیگر منطقه‌ای را فعال‌تر و قدرتمندتر کنیم.

باید تعاملات با غرب به مرحله مناسبی برسد، اعتمادسازی انجام شود تا عضویت در سازمان همکاری‌های شانگهای از سوی طرف‌های غربی به‌عنوان یک تهدید دیده‌نشود. از سوی دیگر تقویت سازمان‌هایی مانند اکو و فعالیت بیشتر آن یا فعالیت در اجلاس دی‌۸ که قدرت‌های اقتصادی اسلامی هستند می‌تواند این زمینه را ایجاد کند که در صورتی که منافع ایران از طریق سازمان همکاری‌های شانگهای تامین نشد، از طرق دیگر تامین شود و در عین حال قدرت چانه‌زنی ایران را در مقابل قدرت‌های مسلط بر پیمان، یعنی چین و روسیه افزایش دهد.