نه هرجا اعتماد باشد مذاکره قطعاً شکل می‌گیرد و نه هر مذاکره‌ای نشانهٔ اعتماد است

حسن بهشتی‌پورکارشناس روابط بین‌الملل درباره مفهوم «مذاکرهٔ مسلح» در گفتگو با اعتماد توضیح داد

به نظر می‌رسد آقای خطیب‌زاده می‌خواهد به یک اصل کلی اشاره کند که متأسفانه در ذهن بخشی از افکار عمومی ایران، باور غلطی شکل گرفته است؛ این تصور که تنها زمانی می‌توان با کسی مذاکره کرد که به او اعتماد داشته باشیم. در واقع، چنین قاعده‌ای در نظام مذاکرات بین‌المللی وجود ندارد و مذاکره همیشه به اعتماد متقابل وابسته نیست.

او برای توضیح این نکته به تجربه جنگ ایران و عراق اشاره کرد: در جریان جنگ تحمیلی آیا ایران به صدام اعتماد داشت؟ قطعاً خیر. با این حال برای تعیین تکلیف پایان جنگ ناگزیر از مذاکره با عراق شدیم. بنابراین رابطه مستقیمی میان اعتماد و مذاکره وجود ندارد؛ نه هرجا اعتماد باشد مذاکره قطعاً شکل می‌گیرد و نه هر مذاکره‌ای نشانهٔ اعتماد است.»

اگر مذاکره‌ای به توافق بیانجامد، در فقدان اعتماد باید متن توافق به‌گونه‌ای تنظیم شود که در صورت نقض تعهدات از سوی طرف مقابل، ابزارهای بازدارنده و تنبیهی لازم برای کشوری که ناقض توافق باشد، پیش بینی شده باشد. به گمان من آقای خطیب‌زاده همین پیش‌بینی را مذاکرهٔ مسلح می‌نامد؛ یعنی مذاکره‌ای که در آن آمادگی دفاعی، امنیتی و اطلاعاتی کشور کاهش نمی‌یابد و هیچ‌گونه غفلتی رخ نمی‌دهد.

ادامه نوشته

حضور ایران در نشست شانگهای و هم‌زمان اعلام آمادگی برای مذاکره

نشست نخست‌وزیران کشورهای عضو سازمان همکاری شانگهای در مسکو، برای ایران فراتر از یک حضور تشریفاتی است؛ این اجلاس بستری عملی برای پیشبرد دیپلماسی چندجانبه تهران فراهم می‌کند. پرسش اصلی این یادداشت آن است که: حضور ایران در شانگهای چگونه می‌تواند جایگاه کشور را در برابر فشارهای غرب و در مسیر احتمالی مذاکره با آمریکا تقویت کند؟

۱. اهمیت حضور ایران: از خنثی‌سازی تحریم‌ها تا تقویت روابط راهبردی

این سفر در دو محور اصلی اهمیت می‌یابد:

الف) خنثی‌سازی تلاش‌های آمریکا برای بازگرداندن تحریم‌ها

ایران معتقد است دوره قطعنامه‌های پیشین به پایان رسیده و هر اقدام جدید باید دوباره مطرح و رأی‌گیری شود. در چنین شرایطی، حمایت روسیه و چین و استفاده آن‌ها از حق وتو می‌تواند عملاً مانع هرگونه بازگشت تحریم‌های گذشته یا تصویب قطعنامه‌های تازه شود.

ادامه نوشته

ایران، شورای حکام و دوراهی همکاری یا تقابل

نوشته حسن بهشتی پور

چرا رسیدن به نقطه صفر همکاری برای هر دو طرف زیان‌بار است؟

نشست شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی و اقدام سه کشور اروپایی در تهیه پیش‌نویس قطعنامه‌ای علیه ایران، بار دیگر پرونده سازی هسته‌ای را در مرکز تنش‌های سیاسی قرار داده است. این قطعنامه که قرار است در نشست ۲۸ تا ۳۰ آبان ماه شورای حکام به رأی گذاشته شود، دارای مفادی است که بازگشت به دوران پیشابرجام را تداعی می‌کند؛ از جمله درخواست برای تعلیق غنی‌سازی، تحقیق و توسعه، بازفرآوری و اجرای کامل و بدون تأخیر پروتکل الحاقی. این در حالی است که از نگاه ایران، پروتکل الحاقی زمانی قابل اجراست که طرف‌های مقابل نیز به تعهدات خود پایبند باشند و امنیت تأسیسات ایران تضمین شود.

سطح جدیدی از فشارها که از سوی تروییکای اروپایی و با هماهنگی آمریکا دنبال می‌شود، نشان می‌دهد که غرب قصد دارد مسیر تعامل فنی و اعتمادساز میان ایران و آژانس را بار دیگر به حوزه تقابل سیاسی بکشاند. در چنین شرایطی، پرسش اصلی این است که بازگشت پرونده ایران از چارچوب برجامی به وضعیت پادمانی چه پیامدهایی دارد و چرا رسیدن به «همکاری صفر» برای هر دو طرف زیان‌بار خواهد بود؟

ادامه نوشته

احمد الشرع و آزمون دشوار واشنگتن

نویسنده: حسن بهشتی پور

سفر رسمی احمد الشرع، رئیس‌جمهور سوریه، به آمریکا را باید یکی از شگفتی‌های دیپلماسی خاورمیانه دانست. کشوری که طی دهه‌های اخیر صحنه درگیری‌های خونین، بحران انسانی و رقابت قدرت‌های منطقه‌ای و جهانی بوده، اکنون در شرایطی قرار گرفته است که رئیس دولت خودخوانده‌اش در کاخ سفید با رئیس‌جمهور ایالات متحده دیدار می‌کند. این دیدار – که نخستین دیدار رسمی یک رئیس‌جمهور سوری با رهبران آمریکا از زمان استقلال این کشور در سال ۱۹۴۶ است – می‌تواند سرآغاز مرحله‌ای تازه در طراحی نظم سیاسی جدید خاورمیانه باشد. ، این سفر در شرایطی انجام شد که سوریه پس از سقوط دولت بشار اسد در دسامبر ۲۰۲۴، فصل جدیدی از تحولات سیاسی را تجربه می‌کند.

احمد الشرع بیش از آنکه یک سیاستمدار تمام‌عیار باشد، «مجری سیاست‌های حامیان خارجی» خود است. او نه از جذبه رهبری برخوردار است و نه از پشتوانه اجتماعی گسترده. پیشینه فعالیت شبه‌نظامی و حمایت‌های نظامی و سیاسی ترکیه و آمریکا، چهره او را به عنوان چهره‌ای وابسته و نه مستقل در عرصه سیاست منطقه‌ای تثبیت کرده است. در واقع بقای الشرع در قدرت تنها تا زمانی تضمین‌شده است که در چارچوب سیاست‌های واشنگتن و آنکارا حرکت کند.

ادامه نوشته

سایه‌ی بی‌اعتمادی بر دیپلماسی:

تحلیلی بر بن‌بست روابط ایران، آمریکا و آژانس

نوشته حسن بهشتی پور

اختصاصی برای روزنامه قدس

روابط پرتنش ایران با ایالات متحده، تروئیکای اروپایی وبلا تکلیفی در مورد چارچوب روابط با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در یکی از حساس‌ترین مقاطع خود قرار دارد. در این یادداشت هفدم ارائه تصویری روشن از پیچیدگی‌های این مناسبات است؛ تصویری که نشان می‌دهد «مذاکره» به‌رغم بار مثبت دیپلماتیک خود، در میدان واقعیت سیاسی به عرصه‌ای از رقابت قدرت و مشروعیت بدل شده است.

۱. مذاکره مستقیم یا غیر مستقیم ؟

تعارض موجود در روند گفت‌وگوهای ایران و آمریکا بسیار قابل توجه است از یک سو هر دو طرف از ضرورت مذاکره سخن می‌گویند تا چهره‌ای معقول و گفت‌وگو‌محور در عرصه بین‌المللی ارائه کنند، و از سوی دیگر، هیچ‌یک حاضر نیستند از مواضع حداکثری خود کوتاه بیایند.

دولت ترامپ در ادامه مواضع غیرمنطقی خود از اساس، به جای مذاکره بر سر ماهیت اختلافات، صرفاً به گفت‌وگو درباره چگونگی اجرای تصمیمات از پیش تعیین‌شده تمایل دارد. در واقع، واشنگتن خواستار اجرای سه مطالبه مشخص از ایران است:

توقف کامل غنی‌سازی اورانیوم؛ محدودسازی توان موشکی ایران زیر ۵۰۰ کیلومتر؛ قطع حمایت ایران از گروه‌های مقاومت منطقه‌ای.

این رویکرد به معنای تحمیل «نتیجه از پیش تعیین‌شده» است، نه مذاکره واقعی. ایران نیز با آگاهی از چنین پیش‌شرط‌هایی، مذاکره مستقیم را فاقد معنا می‌داند. با این حال، از منظر سیاست خارجی، اعلام آمادگی برای مذاکره نوعی موضع‌گیری تدافعی-هوشمندانه تلقی می‌شود؛ زیرا طرفی که از مذاکره سر باز زند، در فضای افکار عمومی جهانی به‌عنوان عامل تشدید بحران شناخته می‌شود.

ادامه نوشته